از جمله مفاهيم مهمي كه زمينهساز بسياري از مباحثات و مجادلات فلسفي و كلامي در عالم اسلام، مسيحيت و يهوديت شده است، تعيين و تبيين «ايمان» است. امروزه نيز بحث از «ايمان» و جايگاه آن در شكل گيري «باور ديني» محور مباحث نوين در حوزه فلسفه دين و كلام جديد قرار گرفته است. پژوه چکیده کامل
از جمله مفاهيم مهمي كه زمينهساز بسياري از مباحثات و مجادلات فلسفي و كلامي در عالم اسلام، مسيحيت و يهوديت شده است، تعيين و تبيين «ايمان» است. امروزه نيز بحث از «ايمان» و جايگاه آن در شكل گيري «باور ديني» محور مباحث نوين در حوزه فلسفه دين و كلام جديد قرار گرفته است. پژوهش حاضر در پي بررسي اين موضوع در انديشه دو دانشمند بزرگ اسلامي، صدرالمتألهين، بنيانگذار حکمت متعاليه و ميرزا مهدي اصفهاني، مؤسس مکتب تفکيک است. ملاصدرا ایمان را بر عقل استوار دانسته و آن را علاوه بر اقرار زبانی و تصدیق قلبی عمل با جوارح و اعضا را از ارکان آن به شمار ميآورد. اما میرزا معتقد است ایمان در وهله اول تصدیق قلبی و معرفت است و در وهله بعد اقرار قرار دارد. و این معرفت صنع الله است نه عقلانی و اکتسابی. در اين پژوهش با مقايسه ی ديدگاه هاي اين دو متفکر سعي ميشود شباهتها و تفاوتهای ميان آن دو را روشن کند وبه مقایسه ایمان از دیدگاه ملاصدرا و میرزا مهدی بپردازد.
پرونده مقاله
قرآن اولین و مهم ترین منبع در تفسیر آموزه های اسلام است که اعتبار آن از حیث سندی و دلالی مورد اتفاق اکثریت اندیشوران مسلمان است، لکن در طول تاریخ برخی - اعم از اهل سنت و تشیع مثل قرآنیون و اخباریون - در یکی از آن دو یا در هر دو دچار تردید یا انکار شده اند. مکتب تفکیک ب چکیده کامل
قرآن اولین و مهم ترین منبع در تفسیر آموزه های اسلام است که اعتبار آن از حیث سندی و دلالی مورد اتفاق اکثریت اندیشوران مسلمان است، لکن در طول تاریخ برخی - اعم از اهل سنت و تشیع مثل قرآنیون و اخباریون - در یکی از آن دو یا در هر دو دچار تردید یا انکار شده اند. مکتب تفکیک به رهبری میرزای مهدی اصفهانی اهتمام خاصی به منبع روایات داشته است، اما در باره اعتبار قرآن به عنوان منبع معرفتی دین موضع متفاوتی دارد. در این مقاله نشان داده خواهد شد که مکتب تفکیک خصوصا طیف اولشان در باره اعتبار سندی و دلالی قرآن موضع تردید یا انکار داشتند و یا آن لازمه مبانی شان است. بخش اول مقاله به تبیین موضع برخی از مکتب تفکیکی ها در خصوص جرح در اعتبار سندی قرآن با طرح نظریه تحریف از نوع حذف و نقد آن پرداخته است. قسمت دوم مقاله به بررسی و نقد موضع آنان مبنی بر تضعیف اعتبار دلالی آیات قرآن با تمسک به ادله ای مانند: تقسیم علم انسان به الهی و بشری، قرینه منفصله انگاری روایات نسبت به قرآن، تفکیک نصوص از ظواهر، اختصاص یافته است.
پرونده مقاله
واژه عقل یکی از مفاهیمی است که تعاریف متعددی به خود دیده. برخی عقل را مساوق وجود انسانی دانسته و برخی آن را منشا گمراهی و سقوط از حیطه تعبد الهی دانسته. برخی آن را معادل فلسفه به کار برده و گروهی به لزوم تفکیک عقل و فلسفه حکم کرده اند. فلاسفه عقل را ارج نهاده و اهل حدی چکیده کامل
واژه عقل یکی از مفاهیمی است که تعاریف متعددی به خود دیده. برخی عقل را مساوق وجود انسانی دانسته و برخی آن را منشا گمراهی و سقوط از حیطه تعبد الهی دانسته. برخی آن را معادل فلسفه به کار برده و گروهی به لزوم تفکیک عقل و فلسفه حکم کرده اند. فلاسفه عقل را ارج نهاده و اهل حدیث و اشاعره آن را طرد کرده اند ملاصدرا عقل را قوّه تحليل گر و از مراتب و شئونات نفس می داند و گستره ی آن را از عقل هيولاني تا عقل مستفاد می داند اما ميرزا عقل را مخلوق و افاضه از سوي خداوند می داند «ظاهرٌ بذاته و مظهِرٌ لغيره،». عقل از نگاه وی تنها حقيقتي روشنگر است و نه از مراتب نفس. پژوهش حاضر در پي مقايسه عقل و قلمرو آن در انديشه این دوعالم بزرگ اسلامي است که شباهت ها و تفاوت های ميان آن دو را تبین می کند.
پرونده مقاله
نظریه بینونت از مهمترین مبانی مکتب معارف خراسان است زیرا در آن با رویکرد منتقدانه به مبانی فلسفی از جمله نفی سنخیت میان وجود واجب و ممکن و ارجاع آن به بینونت، متمایز بودن وجود واجب را نتیجه میگیرد. برای پی بردن دقیق به نظریه مذکور، باید به تحلیل ربط وجود خالق و مخلوق چکیده کامل
نظریه بینونت از مهمترین مبانی مکتب معارف خراسان است زیرا در آن با رویکرد منتقدانه به مبانی فلسفی از جمله نفی سنخیت میان وجود واجب و ممکن و ارجاع آن به بینونت، متمایز بودن وجود واجب را نتیجه میگیرد. برای پی بردن دقیق به نظریه مذکور، باید به تحلیل ربط وجود خالق و مخلوق از نگاه میرزا مهدی اصفهانی بنیانگذار مکتب معارف خراسان، رجوع کرد لذا مسئله مرکزی این مقاله در باب تببین ربط وجود مذکور است و با توجه به ملاحظات تحلیلی-انتقادی، دو دیدگاه متضاد از مباحث ایشان استنباط میشود که از مبانی متضاد اندیشه او نشأت میگیرد؛ زیرا از طرفی در مسئله چگونگی این ربط، با اعتقاد به بطلان مبانی فلسفی، بینونت بین وجود خالق و مخلوق را مطرح نموده است اما از سوی دیگر، در مقامِ بیان تحلیلِ چگونگی، نسبت به مباحث فلسفی منفعلانه برخورد میکند. این پژوهش به دنبال پاسخگويي به اين پرسش است که: «دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی، با تمرکز به آثار خود او، در مورد مسئله ربط وجود خالق و مخلوق که از مبانی نظریه بینونت است، ، به چه صورت مطرحشده است؟»؛ آنچه در این مقاله مطرح میشود بررسیِ تحلیلیانتقادی مبانی نظریه بینونت از جمله ربط وجود خالق و مخلوق میباشد.
پرونده مقاله